زندگیم بدون تو...

تو از قبله من گرفتی خدا رو...کجایی ببینی یه شب حال مارو؟کجایی...

این روزها زیــــــــادی ساکت شــــــــــده ام ،

نمی دانــــــم چـــــــرا حرفــــــــهایم،

به جـــــــــــــای گلو

از چشمهایم بیرون می آیند…

 

[ جمعه 28 مهر 1391برچسب:,

] [ 13:26 ] [ setareh ]

[ ]

این سکوت و این هوا و این اتاق شب به شب به خاطرم میاردت

توی این خونه هنوزم یه نفر نمیخواد باور کنه نداردت

 

نمیخواد باور کنه تو این اتاق دیگه ما باهم نفس نمیکشیم

زیر لب یه عمره میگه با خودش ما که ازهم دیگه دست نمیکشیم

 

به هوای روز برگشتن تو سر هر راهی نشونه میکشه

با تمام جاده های رو زمین ردپاتو سمت خونه میکشه

 

من دارم هر روزمو بدون تو با تب یه خاطره سر میکنم

با خودم به جای تو حرف میزنم خودمو جای تو باور میکنم

 

توی این خونه به غیر از تو کسی دلشو با من یکی نمیکنه

من یه دیوونه م که جز خیال تو کسی با من زندگی نمیکنه

 

تو سکوت بی هوای این اتاق شب به شب به خاطرم میارمت

خودمم باور نمیکنم ولی دیگه باورم شده ندارمت

[ یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:,

] [ 19:25 ] [ setareh ]

[ ]

من هنوز از بازى کلاغ پرمیترسم،

میترسم بگویم تو،

و تو آرام بگویى پر…!!!

[ چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:,

] [ 21:54 ] [ setareh ]

[ ]

قرارمان یک مانور کوچک بود…

قرار بود تیرهای نگاهت مشقی باشد…اما ببین

یک جای سالم بر قلبم نمانده است…!!!!

 

[ چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:,

] [ 21:51 ] [ setareh ]

[ ]

نداشتن تو یعنی اینکه دیگری تو را دارد،

نمیدانم نداشتنت سخت تر است یا تحمل اینکه دیگری تو را دارد…

 

[ چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:,

] [ 21:41 ] [ setareh ]

[ ]

اينجا تا پيراهنت را سياه نبينند

باور نمي کنند

چيزي از دست داده باشي ...!

 

[ چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:,

] [ 21:36 ] [ setareh ]

[ ]

مدتیست دلم شکسته از همان جای قبلی . . . !

کاش میشد آخر اسمت نقطه گذاشت تا دیگر شروع نشوی . . . !

کاش میشد فریاد بزنم : “ پایان ”

دلم خیلی گرفته اســـت . . .

اینجا نمی توان به کسی نزدیک شد . . .

آدم ها از دور دوست داشتنی ترند !

 

[ چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:,

] [ 21:32 ] [ setareh ]

[ ]

گاه تنهایی صدای جاده ای را می شکند

و مسیری را متلاطم می کند

چنان می لرزاند

که موج صخره را

که باد شب را

دیوانه می کند

جهانی از نو می آفریند

جهانی پر از مستی های بی دلیل

دنیایی لبریز از اشک های دیدنی

که ریخته میشود

و گونه ای را بالذت خیس شدن آشنا سازند

لذت گرییدن برای عشق

زمانی که جای کسی خالی است

دلی گرفته است

و سینه ای را تشویشی می میراند

زمانی که شبی از هیجان بی نصیب است

شبی پر از ستاره، اما بی نور!

شبی تهی تر از دستان تنهای من

شبی بی رمق تر از احساس ترک خورده من...

 

[ چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:,

] [ 21:23 ] [ setareh ]

[ ]

این روزها

پرشده ام در رویا.....

میترسم!

از نقش برآب شدن این همه رویا و آرزو

میترسم.....

رو میبرم به سمت هرچه خاطره که هست.

تمام گذشته ام را صدا میزنم.

فریاد میزنم

همه اش در گلو خفه میشود

میشکنم

می افتم

میمیرم....

و نمیفهمم......آن همه رویا و ترس وخاطره و فریاد را

چگونه در یک گور جای میدهند؟!

 

[ چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:,

] [ 21:12 ] [ setareh ]

[ ]

به انتهای بودنم رسیده ام…

اما …

اشک نمی ریزم…

پنهان شده ام پشت لبخندی که درد میکند…

[ دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:,

] [ 17:27 ] [ setareh ]

[ ]

هنوز هم صدقه هایم به نیت سلامتی توست…

 

هی….؟
معشوقه ی من….

 

سلامتی…؟؟؟!!!!

[ دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:,

] [ 17:20 ] [ setareh ]

[ ]

ساده دوستم داشته باش

خود را درگیر

پیچ وخم زندگی نکن

من تو را همین جور ساده

دوست می دارم…

[ دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:,

] [ 17:12 ] [ setareh ]

[ ]

 در برابرم مشت میکنی… میپرسی: گل یا پوچ؟

در دلم میگویم: فقط دستانت….

 

[ شنبه 8 مهر 1391برچسب:,

] [ 17:59 ] [ setareh ]

[ ]

غصه مــــرا خورد...

وقتی دیدم دست به سینه ایستادی...!

تمام راه را

برای اغوشــــــت دویـــــــــده بودم ....

اما یادم نبود....

گاهی با دویدن برای رسیدن به کسی

دیگر نفسی برای ماندن در کنار او نیست!

 

[ شنبه 8 مهر 1391برچسب:,

] [ 17:48 ] [ setareh ]

[ ]

تلخ میگذرد…

این روزها

که قرار است

از تو …

برای دلم

یک انسان معمولی بسازم

[ شنبه 8 مهر 1391برچسب:,

] [ 17:40 ] [ setareh ]

[ ]

خــــــــــــــــــــدایـ ــــــــــــــا ...

 

بــــغــــــــــض

 

دلتــنـــــگـــــــــــی

 

تــــــــــمــام ...

 

نوشته هایم داد می زنند نبودنت را ...

 

[ شنبه 8 مهر 1391برچسب:,

] [ 17:31 ] [ setareh ]

[ ]

یکی تو ،

 

یکی من !

 

.

 

این آجرها که می چینیم ،

 

خانه ی ماست

 

یا

 

دیوار بین مان ؟!

 

[ شنبه 8 مهر 1391برچسب:,

] [ 17:21 ] [ setareh ]

[ ]

تو یادت نیست
اما من بخاطر دارم
که برای داشتنت
دلی را به دریا زدم که از آب واهمه داشت...
 

[ شنبه 8 مهر 1391برچسب:,

] [ 17:9 ] [ setareh ]

[ ]

حسرت یعنی خواستن تو

 

که داشتن نمیشود

 

هیچوقت...

 

[ جمعه 7 مهر 1391برچسب:,

] [ 13:30 ] [ setareh ]

[ ]

 

وقنی میروی آهسته قدم بگذار...

اینجا خواب است چشمان خسته ای که هرشب

آسمانی از باران را بر دوش می کشد...

 

[ جمعه 7 مهر 1391برچسب:,

] [ 13:18 ] [ setareh ]

[ ]

ولم کنيد ، تب نکردم...!

هوا سرد شده و من پيشانيم را براي دست هاي يخ او داغ نگه داشته ام...!!!

 

[ جمعه 7 مهر 1391برچسب:,

] [ 13:12 ] [ setareh ]

[ ]

همیشه در ریاضیات ضعیف بودم!

سالهاست دارم حساب میکنم چگونه من بعلاوه ی تو ، شد فقط من...؟!

 

[ جمعه 7 مهر 1391برچسب:,

] [ 12:50 ] [ setareh ]

[ ]

برایم از بازار یک بغض خوب بخر...

نه مثل اینها که دارم...

نه مثل اینها که هر روز می شکنند...

 

[ جمعه 7 مهر 1391برچسب:,

] [ 12:26 ] [ setareh ]

[ ]

بدون اینکه ” مار” ی در کار باشد...

 

مزه ی “زهرمار” را میچشم!

 

وقتی که نیستی…

 

[ جمعه 7 مهر 1391برچسب:,

] [ 12:23 ] [ setareh ]

[ ]

من حدس می زنم

که هنوز هم گاه و بیگاه

معجزاتی روی می دهد

مثل آمدن تو….

 

 

[ جمعه 7 مهر 1391برچسب:,

] [ 12:17 ] [ setareh ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ،